جدول جو
جدول جو

معنی بشولیده شدن - جستجوی لغت در جدول جو

بشولیده شدن(مَ)
تشوﱡش. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شوریده شدن
تصویر شوریده شدن
پریشان شدن، آشفته شدن، آشفتن، آشوفتن، شوریدن، بشولیدن، پشولیدن، پریشیدن، پژولیدن، برهم خوردن
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
پریشان کردن. برهم زدن:
بنالم از غم این روزگار و این آکفت
که هرچه بد سبب شادی و نشاط برفت.
سپید شد سر و اقبال و سال روی بتافت
زمانه حال بشولیده کرد و بخت بخفت.
(از تاریخ بیهق)
لغت نامه دهخدا
(چِکْ کَ / کِ کَ دَ)
درهم و پریشان شدن. رجوع به ژولیدن شود
لغت نامه دهخدا